سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه از قسمت قبل...

کاتب عثمان ‍[حنفی]:

من به نوبه خود از علی عبدالله تشکر میکنم، من هم قبلاً این آیه را امر شخصی می دانستم و مانده بودم که وقتی پیامبر صل الله علیه و آله از دنیا رفت این آیه تعطیل می شود. ولی حالا تفسیر این آیه با توجه به تفاوت « ظلموکَ، ظلموا انفسهم» ، مطلب برای من حل شد و حالا مفهوم این حدیث مشهور که همه مذاهب اسلامی قبولش دارند برایم روشن و واضح گردید. اتفاقاً آن را در مسجد النبی پش محراب نوشته اند.  ادّخرتُ شفاعتی لاهل الکبائر من امتی:  من شفاعتم را برای کبائر امتم ذخیره کرده ام.(سنن ابن ماجه، ج2، ص144). «البته اخیراً آن را پاک کرده اند!»؛ همان طور که آثار نبوی را در مکه و مدینه از بین می برند، حالا در اینجا برای من سئوال جدیدی پیدا می شود.

سئوال این است که این حدیث از آن حکایت دارد که در اینجا کبائری وجود دارد که دامن اکثر قریب به اتفاق امت را گرفته است و آن امر مبتلابهی است که ظاهراً امت اسلام برای جبران آن، مشکل دارند و اصولاً نمی دانند که همواره مرتکب آن کبائر می شوند. زیرا هر کسی مکلف است به محض اینکه کبیره ای از او صادر شد توبه کند و خود را از آن پاک سازد.

البته این سئول سنگینی است که این چه گناه کبیره ای است که همگان مبتلای آن هستند و من این موضوع را با علمای بزرگ خودمان در میان گذاشته ام، ولی پاسخ روشنی دریافت نکرده ام و انتظار ندارم شما هم تحلیل روشنی برای آن داشته باشید ولی به هر حال به تحلیل های حدسی هم قانع هستم. من از جناب بن شری می خواهم آن را برای من روشن سازد.

ادامه دارد...

حق با کسیت، ج2 ص 29 - 28




تاریخ : یکشنبه 92/4/30 | 4:24 عصر | نویسنده : محمــــد | نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

امام حسین علیه السلام:

استدراج و مهلت دهی خداوند سبحان به بنده اش این است که به او نعمت های فراوان دهد و توفیق شکرگزاری را از وی بگیرد.  (پرتوی از کلام امام حسین علیه السلام ص 51)

 

امام حسین علیه السلام:

هر که خشنودی خدا را با ناخوشنودی مردم بطلبد، خداوند او را از امور مردم بی نیاز کند و هر که خشنودی مردم را با ناخشنودی خدا بجوید، خداوند او را  به مردم واگذارد.  (پرتوی از کلام امام حسین علیه السلام ص 138)

 

امام حسین علیه السلام:

قوی ترین فرد در ایجاد ارتباط کسی است که با کسی که از اوبریده ارتباط برقرار کند.  (پرتوی از کلام امام حسین علیه السلام ص 98)

 

جمله ها و نکته ها 13 ص 10 - 8




تاریخ : شنبه 92/4/29 | 2:35 عصر | نویسنده : محمــــد | نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه...


دکتر عبدالصمد [شافعی]:

اینکه جناب بن شریح می گویند، طلب شفاعت از شفیع شرک است، آیا به این دو آیه کریمه توجه کرده اند که علی عبدالله مطرح کرده است، می فرماید: « واستغفر لذنبک و للمؤمنین: ای پیامبر! برای خود و نیز برای مؤمنان از خدا طلب مغفرت کن - نوح/28-».

این آیه صراحتاً به پیامبر نه اینکه اذن دعا می دهد، بلکه امر می کند که برای مؤمنان طلب مغفرت کن و آیه « و لو انهم اذظلموا انفسهم جاءوک فاستغفروالله و استغفر لهم الرسول لوجد و الله توابا رحیما:  و اگر آنان هنگامی که به خود ستم کردند پیش تو می آمدند و از خدا طلب مغفرت می کردند و رسول نیز برای آنان طلب مغفرت می نمود، حتماً خدا راتوبه پذیر و مهربان می یافتند -  سوره نساء/64»   که در این آیه نیز شرط پذیرش توبه را استغفار رسول قرار داده است و این یعنی شفاعت رسول در مواردی، در پذیرش توبه لازم است.


عمر عبدالوافی [وهابی]:

البته با آیه قبلی فعلاً کاری نداریم ولی آیه دوم را که شماها علم کرده اید، دلیل مطلق بر جواز طلب استغفار از پیامبر نیست « و لو انهم اذ ظلموا انفسهم ...» . این آیه به حق الناس مربوط است. زیرا آنها پیامبر را آزرده بودند، باید می آمدند و از او عذرخواهی نموده طلب مغفرت می کردند تا حق خود را بر آنها ببخشد سپس از خدا آمرزش می طلبیدند تا مقبول افتد. بنابراین آیه مذکور عمومیتی ندارد و دلیل نمی شود که ما پیامبر را درباره خودمان شفیع قرار دهیم یا از او بخواهیم برای ما طلب مغفرت کند.


سلف امیه [وهابی]:

آفرین بر عبدالوافی. آری پیامبر از آنها طلب داشت. چرا که او را آزرده بودند و اگر می خواستند استغفار کنند باید حق الناس را بدهند و اینجا پیامبر مورد ظلم بوده و باید رضایت می داده پس این ایه یک امر شخصی را مطرح می کند نه اینکه در مورد گناهان دگر هم می توان واسطه تراشی نمود. علی عبدالله حق ندارد آیات خدا را تفسیر به رأی کند و به شمشیر قهر مفتیان محترم ما گرفتار شود.


علی عبدالله [شیعه اثنی عشری]:

جناب سلف امیه! لطفاً شمشیر را غلاف کنید، اگر ما واقعاً بحث قرآنی می کنیم باید بر دلالت الفاظ آن نیز تکیه کینم. ایراد شما دو پاسخ دارد.

یکی این که اگر این آیه، یک امر شخصی مربوط به شخص پیامبر و آن چند نفر مزاحم بود، پس آیه مورد بحث با رحلت پیامبر می بایست تعطیل می شد و امروزه دیگر کاربردی نداشت. در حالی که آیات قرآن با ما کار دارد و آیاتش همیشه در جریان است و تعطیل بردار نیست.

دوم اینکه اگر نظریه شما درست بود باید تعبیر آیه ای گونه می شد: «و لو انهم اذ ظلموکَ جاءوکَ...  و اگر آنها موقعی که تو را آزردند و به تو ستم کردند، نزد تو می آمدند و از تو بخشش می خواستند و تو می بخشیدی خدا هم از حق خود می گذشت».   ولکن تعبیر آیه عمومی است و سخن از ستم به پیامبر نیست، سخن از ستم به خود مؤمنان است که می فرماید: « ولو انهم اذظلموا انفسهم جاءوکَ... » یعنی اگر آنها آن موقع که به خود ستم کردند و مرتکب گناه شدند که آنها را از خدا دور می کند، استغفار کنان نزد تو می آمدند و تو برایشان طلب مغفرت می کردی حتماً مورد عفو من قرار می گرفتند، زیرا وساطت تو مورد تأیید ماست.

موضوع شفاعت پیامبر یا ولــیّ برای پیوند معنوی و سیاسی میان رهبر دین و مردم است تا رابطه اطاعت برقرار شود. خدا دوست ندارد بگویید من شخصاً می خواهم با خدا رابطه وحیانی برقرار کنم. او می خواهد ما از طریق پیامبر با او رابطه برقرا کنیم و خواسته هایش را یاد بگیریم و عمل کنیم و در غیر این صورت لازم می آید بر هر کسی وحی خصوصی نازل شود.

پیامبر اساساً شغل و سمتش وساطت میان بندگان و خداوند است. او احکام را از خدا می گیرد و به ما می دهد. درست است که خدا فرموده است، هر کس از من طلب مغفرت کند با شرایطی به غفران من می رسد، ولی اگر از طریق پیامبر باشد قطعاً می بخشم و با اقبال هم می بخشم. از طرفی خدا میخواهد منزلت ولـیّ خود را بفهماند و به ما بگوید شما باید زیر نظر نمایندگان من تربیت شوید.

 

ادامه دارد...

حق با کیست، ج2، ص28 - 26




تاریخ : پنج شنبه 92/4/27 | 11:16 عصر | نویسنده : محمــــد | نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

پیامبر اسلام صل الله علی و آله فرمودند:

نگاه کردن از روی محبت به صورت عالم و دانشمند دینی، عبادت است.  (مستدرک الوسائل ج 9 ص 152)

حضرت علی علیه السلام فرمودند:  نگاه کردن به عالم نزد خداوند، از یک سال اعتکاف در خانه خدا دوست داشتنی تر و محبوب تر است. (بحارالانوار ج 1 ص 205)

مدیریت نگاه ص 12




تاریخ : چهارشنبه 92/4/26 | 11:37 صبح | نویسنده : محمــــد | نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

رسول خدا صل الله علیه و آله فرمودند:

نگاه کردن از روی مهر و محبت به چهره پدر و مادر، عبادت به شمار می آید.  (میزان الحکمة ج 4 ص 3389)

 

امام صادق علیه السلام نیز می فرمایند: 

نگاه کردن به والدین، عبادت است.  (کافی ج 5 ص 24)

مدیریت نگاه ص 12


 




تاریخ : چهارشنبه 92/4/26 | 11:36 صبح | نویسنده : محمــــد | نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

امام زین العابدین علیه السلام در رساله حقوق خود چنین می فرمایند:

بر تو آن است که آن (چشم) را از هر ناروا بپوشانی و با استفاده از چشم عبرت بیاموزی و از هرزه نگری و نگاه های بیهوده پرهیز کنی؛ زیرا به وسیله چشم یا باید بر دانش خود بیفزایی یا بینش خود را بالا ببری؛چون چشم وسیله عبرت آموزی است. (تحف العقول ص 256)

مدیریت نگاه ص 9 - 8




تاریخ : دوشنبه 92/4/24 | 2:38 عصر | نویسنده : محمــــد | نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

امام سجاد علیه السلام فرمود:  اگر همه مردم روی زمین که بین مشرق و مغرب زندگی می کنند، چشم از جهان فرو بندند [ و من در این جهان تنها بمانم ] و قرآن با من باشد هرگز ترس و وحشتی به خود راه نمی دهم.

 (محجة البیضاء 215/2 ) 

کلید قرآن ص 9




تاریخ : دوشنبه 92/4/24 | 2:33 عصر | نویسنده : محمــــد | نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

روایت شده هنگامی که پیامبر اکرم صل الله علیه و آله آیه ذیل [سوره یونس، آیه 61] را تلاوت می فرمود، شدیداً اشک می ریخت و گریه سر می داد:

وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیکُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ وَمَا یعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِکَ وَلَا أَکْبَرَ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ(یونس/61)

« و تو در هیچ کاری نیستی و هیچ بخشی از قرآن را از سوی او نمی خوانی و شما نیز هیچ عملی نمی کنید مگر آنکه آنگاه که به آن می پردازید ما بر شما گواهیم؛ و همسنگ ذره ای نه در زمین و نه در آسمان از پروردگارت پنهان نیست و کوچکتر و بزرگتر از این چیزی نیست مگر آنکه در کتابی مبین [لوح محفوظ] ثبت است.»  (سنن النبی ص 214)

کلید قرآن ص 8 - 7




تاریخ : شنبه 92/4/22 | 3:33 عصر | نویسنده : محمــــد | نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

پیامبر اکرم صل الله علیه و آله قبل از اینکه بخوابد « مسبحات » را تلاوت می فرمود و فرمایش می کرد که در این سوره ها، آیه ای است که از هزار آیه برتر است!

عرض کردند: « مسبحات » چیست؟  فرمود: سوره « حدید » ، « حشر » ، « صف » ، « جمعه » و سوره تغابن می باشد.  (سنن النبی ص 211)

کلید قرآن ص 7




تاریخ : شنبه 92/4/22 | 3:25 عصر | نویسنده : محمــــد | نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

امام صادق علیه السلام:

هیچ می دانی که قم را به چه سبب « قم » نامیده اند؟  بدان جهت که اهل آن در اطراف قائم آل محمد صل الله علیه و آله گرد می آیند و در رکاب او قیام می کنند و در یاری او اسقامت می ورزند.  (بحار ج6  ص 216)

 

امام صادق علیه السلام:

هنگامی که بلا و مشقتی به شما رسید، بر شما باد به قم!  که پناهگاه فاطمیون و آسایشگاه مومنان است.  (بحار ج 60 ص 215)

 

خورشید کعبه




تاریخ : پنج شنبه 92/4/20 | 2:27 عصر | نویسنده : محمــــد | نظر

  • ایران موزه | پاپو مارکت | بک لینک