سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم


ادامه...

علی عبدالله [شیعه اثنی عشری]:

جناب دکتر عبدالصمد، کمی آرام باشید و با حوصله صحبت کنید. زیرا کسی منکر آنچه شما می گویید نیست. آنها اقدامات عملی فراوانی هم در راستای اعتقادات خود مرتکب شده اند که کشتارهای جمعی مردم مسلمان و زائران حرم امام حسین علیه السلام به عنوان مبارزه با شرک و کشتن تعداد زیادی از مردم سنی مذهب طائف در لشگر کشی محمدبن عبدالوهاب و کشتن شیرخوارگان روی سینه مادران، و امروزه به فتوای آنها در افغانستان و پاکستان قتل عام شیعیان اثناعشری انجام می گیرد و این تازه بخش کوچکی از تاریخ وهابیت است. تمام این اعمال به خاطر استنباط های سطحی و تحریم های بی سند و سخنان دور از منطق آنان است. به نظر می رسد تمام این ایرادهایی که این آقایان بر شیعه و سنی می گیرند، از همین جنس است.


سلف امیه [وهابی]:

شما یک عده بی سواد جمع شده اید که با امثال بن شریح و شیخ الاسلام محمد بن عبدالوهاب در بیفتید ! شماها تحمل شنیدن فتواهای توحیدی ما را ندارید. شما از عظمت بدعت ستیزی وهابیان بی خبرید. شما اگر فتواهای جناب ابن الحاج از علمای ما را بشنوید تحمل نکرده آن را انکار خواهید کرد، چرا که توحید شما ضعیف است.

شیخ ما فتوا داده است استفاده از پنکه که با برق کار می کند، چون نوعی زینت است ممنوع می باشد و قرار دادن آنها در مساجد بدعت است(المدخل، ابن الحاج، ص 217).  و این شدت تقوای او را حکایت می کند که مبادا خطایی صورت بگیرد!


عمر عبدالوافی [وهابی]:

جناب سلف امیه، البته این فتوا الآن تغییر کرده و استفاده از پنکه و کولر در مساجد حلال اعلام شده است.


بن شریح [وهابی]:

ما با هم قرار نگذاشته بودیم که بعد از مسئله شفاعت، درباره بدعت بودن توسل و زیارت قبور اولیا بحث کنیم. ما آن را طبق فتوای ابن تیمیه و محمد بن عبدوالوهاب بدعت و شرک می دانیم و روایاتی که درباره سفارش به زیارت قبور اولیا آمده همه مردود و جعلی است. حال اگر در این زمینه حرفی برای گفتن دارید بحث را ادامه دهید.


علی عبدالله [شیعه اثنی عشری]:

بزرگداشت قبور اولیا سفارش قرآن و سنت و علمای سلف است. قرآن در تکریم پیامبر صل الله علیه و آله که قهراً شامل حال او در ممات هم می شود می گوید: « و تعزروه و توقروه: و رسول او را یاری کنید و بزرگش دارید.- فتح/9 ».

تعظیم و بزرگداشت پیامبر یکی از واجبات قرآن کریم است. می فرماید: « لا تجعلوا دعاء الرسول بینکم کدعاء بعضکم بعضاً: صدا کردن پیامبر را میان خود مانند صدا کردن یکدیگر قرار ندهید - نور/63».  « لا ترفعوا اصواتکم فوق صوت النبی: صدایتان رابلند تر از صدای پیامبر نکیند. - حجرات/2 ».  و این احترامات شامل حیات و ممات پیامر می شود.

زیارت قبور اولیا آمیخته با توجه بیشتر به خدا و ذکر و عبادت است  بسیاری از گناهکاران در این مکان های مقدس توبه کرده و پاک شده اند. قرآن کریم یاد خاطره گذشتگان را مایه پند و اندرز می داند . گفته است، برای دیدن آثار آنها سفر کنید « قل سیروا فی الارض ... - انعام/11».  از این رو فتواهای وهابیت در این مورد خلاف قرآن و سنت و عقل است. علمای شیعه و سنی، استحباب زیارت قبر نبی را بیان کرده اند(الفقه علی المذاهب الاربعه، ج1 ، ص590).

امیر مومنان فرمود: « مردگان بهترین و اعظانند». این چه خیانت و جهالتی است که آثار فرهنگی اسلام را از بین بردید و زادگاه پیامبر صل الله علیه و آله و خانه خدیجه علیها سلام و خانه امام صادق علیه السلام و قبور اولیا را که تاریخ زنده و مستند اسلام بود به عنوان مبارزه با شرک تخریب کردید. مستر همفر جاسوس انگلیسی گفته بود باید به وسیله محمد بن عبدالوهاب کاری کرد که مسلمانان تاریخ گذشته اسلام را فراموش کنند و راه این است که به آنها تلقین شود که زیارت قبور و بزرگداشت اولیا مرده پرستی است. وقتی در ژاپن برای یادبود ماجاری هیروشیما مراسم می گیرند، آمریکا شدیداً ناراحت می شود، زیرا این مراسم خاطره جنایت آنها را در اذهان مردم زنده می کند.

زیارت قبور اولیا اقرار دوباره بر توحید و نبوت و معاد و مایه توبه است، چنانکه اگر زیارت نامه های اهل بیت پیامبر صل الله علیه و آله را بنگرید خواهید دید با اقرار به توحید و نبوت و معاد آغاز و انجام می پذیرد. به عنوان نمونه بنگرید ما در زیارت ها چه می گوییم:

« اشهد انک جاهدت فی الله حق جهاده و عملت بکتابه و اتبعت سنن نبیه حتی دعاک الله الی جواره(زیارت امین الله) : گواهی می دهم که تو در راه خدا حق جهاد را ادا کردی و به کتاب و سنت پیامبرش عمل کردی تا اینکه خداوند تو را به جوار خودش دعودت کرد».

آیا این ها شرک است یا درس توحید.

 

ادامه دارد...

حق با کیست، ج2 ص 38 - 35

 




تاریخ : یکشنبه 92/6/31 | 1:7 عصر | نویسنده : محمــــد | نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه مناظره

کاتب عثمان [حنفی]:

به نظر من بعضی از اظهار نظرهای ابن تیمیه و محمدبن عبدالوهاب به بدعت شبیه تر است. آنها نوشتن روی سنگ قبر، بوسیدن و تبرک جستن به مقدسات را بدعت و شرک تلقی کرده اند. در حالی که از نظر اسلام بلامانع، بلکه بعضاً مطلوب هم هست.


سلف امیه [وهابی]:

جسارت به علمای سلف و موحدان واقعی قابل تحمل نیست تو چه حقی داری معلم توحید به بشریت جناب محمد بن عبدالوهاب و شیخ الاسلام ابن تیمیه را اهل بدعت معرفی کنی.


علی عبدالله [شیعه اثنی عشری]:

ما در این جا جمع شده ایم بحث علمی کنیم و اصلاً هم جسارت نکردیم فقط گفتیم سخن آنان با قرآن و سنت ناسازگار بوده و بدعت محسوب می شود. ببینید مثلاً آقای عبدالعزیز بن باز فتوا داده است، اگر کسی بگوید« خدایا به حق فلان ولیّ حاجت مرا روا کن» این بدعت و شرک است.

اگر چنین باشد پس در این صورت انسان باید صم بکم و زبان بسته در گوشه ای بخزد و ساکت بماند شما می گویید بار سفر بستن برای زیارت قبر پیامبر اسلام که اشرف همه پیامبران است، بدعت در دین است .

پس یکباره بگویید عمل به قرآن و سنت سر از بدعت و شرک در می آورد و تنها چند نفر آقایان وهابی ها موحد و مسلمانید و بقیه همه یا مشرکند یا کافر. اتفاقاً مقتدای شما محمد بن عبدالوهاب همین را گفته است که من اولین کسی هستم که توحید را درک نمودم و مسلمانان قبل از من همه کافر و مشرک بوده اند و تنها من و پیروانم موحد هستیم و هر کشور و شهری که داخل در مذهب و اطاعت من نشود، در زمره بلاد مشرکین محسوب می شود. (الدرر السنیة، ج10، ص 51)


دکتر عبدالصند [شافعی]:

حقیقت این است که من یک سنی شافعی هستم، وقتی با دانشمندان و دانشگاهیان روبه رو می شوم، آنها خیال می کنند که من همان افکار وهابیت را دارم؛ لذا جرأت نمی کنم با آنها از اسلام سخنی بگویم. زیرا این عقاید موجب تنفر آنها از اسلام شده است.

از جمله این که آنها به من می گفتند، این چه اسلامی است که شما به آن دعوت می کنید. در دین شما اعیاد و میلادها برای شخص و یا فرزندان و جشن و سرور برای ازدواج و مانند آن غیر مشروع است و بدعت می باشد.(مجموع فتاوی و رسایل عثیمین، ج2، ص302). این آئین با زندگی عادی ما سازگار نیست.

بگذریم از فتاوایی که در گذشته داده بودند که روشن کردن چراغ در مساجد یا آویزان کردن لامپ در آنها در عیدها و مناسبت ها به عنوان بزرگداشت ، تشبه و شبیه شدن به کفار است و حرام می باشد.

ادامه دارد...

 

حق با کیست، ج2 ، ص 35 - 34

 




تاریخ : چهارشنبه 92/6/27 | 9:32 عصر | نویسنده : محمــــد | نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

زیارت اهل قبور، عبادت در زیارتگاه ها

قسمت اول:

بن شریح [وهابی]:

شیخ الاسلام ابن تیمیه گفته است تمام احادیثی که از پیامبر درباره زیارت قبرش وارد شده همه ساختگی است. او اصلاً زیارت قبور اولیاء را حرام نموده است. اصلاً معنا ندارد کسی برای زیارت اولیاء مسافرت کند. (منهاج السنة، ج2، ص 441)  زیارت قبور اولیاء اصولاً شرک و نوعی بت پرستی است.


علی عبدالله [شیعه اثنی عشری]:

اجازه دهید بنده نظر قرآن و سنت را در موضوع زیارت اهل قبور بیان کنم، سپس فتاوی وهابیت را بررسی می کنیم.

بزرگداشت اولیا و زیارت قبور آنها برای زنده نگاه داشتن فعالیت های جهادی و دینی و هدایتی آنها چیزی است که قرآن و سنت نه تنها بر آن صحه گذاشته بلکه به آن تشویق هم نموده است. کسانی که به زیارت قبر رسول خدا می آیند طبعاً در شرح حال و سفارشات و سنت او اندیشه می کنند و رفتارهای او را در خاطره ی خود زنده می کنند و محبت رسول الله در دل هایشان عمیق تر می شود. بنابراین، این برنامه زمینه ای برای پندگیری و الگو گرفتن از صالحان و برنامه تربیتی اسلام است. باید اذعان کرد که همه علمای وهابی و دانشمندان اهل فکر وهابی مثل شما چند نفر فکر نمی کنند و شما به آن افراد اجازه سخن نمی دهید تا به میدان بیایند.

 

سلف امیه [وهابی]:

عبدالعزیز بن باز می گوید زیارت قبر  پیامبر و دو صاحب او برای مردان مستحب است، ولی قضیه حرکت و مسافرت برای آن جایز نیست. زیرا آن بدعت است.

 

علی عبدالله [شیعه اثنی عشری]:

جای تعجب است شما آقایان یا فتوا می دهید یا فتوا نقل می کنید. مثل استادتان ابن تیمیه که به سادگی تمام احادیث مربوط به زیارت قبور صالحین را جعل و دروغ می شمارد سپس فتوای تکفیر زائران را صادر می کند.

شما قبول کنید که مقداری هم در قرآن و سنت تعقل  و تفکر کنیم. شما می گویید همه روایاتی که پیامبر صل الله علیه و آله درباره استحباب زیارت قبور اولیا آمده دروغ و ساختگی است، بعد نتیجه می گیرید که این زیارت ها شرک و عملی حرام است، بر فرض که آن روایات جعلی باشد نهایتش این است که زیارت اولیا ثواب نداشته باشد و تنها یک امر مباح و عادی باشد شما به چه برهانی نتیجه می گیرید که حرام است. در حالی که وقتی از مستحب پایین تر می آییم به مباح می رسیم، ولی شماها یکسره به سوی حرمت شیرجه می زنید.

شما با این فتوا با اهل تسنن هم معارضه دارید، شیخ منصور علی ناصف از علمای الازهر مصر می گوید: در رأی همه اهل تسنن زیارت قبور مستحب است و از نظر ابن حزم واجب می باشد(تاج الجامع اللاصول ج1 ص 381). در این صورت ممکن است گفته شود فتواهای شما غالباً بی پشتوانه و فله ای صادر شده است.

شما وهابی ها معمولاً از واژه بدعت و شرک به عنوان چماق و تهدید استفاده می کنید و به هر عملی که موافق فتواهای شما نیست برچسب شرک می زنید. در حالی که آن اعمال در میان مسلمین مقبول است و اهل تسنن و شیعه به آن عمل می کنند.

البته باید اذعان کرد که همه علمای وهابی روشنفکر و دانشمندان اهل فکر، مثل شما چند نفر فکر نمی کنند و شما به آنها اجازه سخن و بحث نمی دهید تا به میدان بیایند.

ادامه دارد...

 

حق با کیست، ج2 ص 34 - 32




تاریخ : شنبه 92/6/23 | 1:59 عصر | نویسنده : محمــــد | نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند: (حدیث معراج)

آیا در سختی و گرفتاریها غیر مرا می طلبد، در حالی که گرفتاریها به دست من است و آیا به غیر من امیدوار است و در اندیشه خود در خانه جز مرا می کوید؟  با آنکه کلید همه درهای بسته نزد من است و در خانه من به روی کسی که مرا بخواند، باز است.

کیست که درگرفتاریهایش به من امید بسته است و من او را با گرفتاریهایش رها کرده ام.

راهیان کوی دوست(علامه مصباح یزدی)، ص 21




تاریخ : پنج شنبه 92/6/21 | 6:53 عصر | نویسنده : محمــــد | نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


ادامه ...

سلف امیه [وهابی]:

جای این سئوال باقی است که خوب خدا چرا اولیاء را واسطه قرار می دهد چرا مستقیماً خودش نمی بخشد؛ چه لزومی دارد واسطه تراشی کند؟


علی عبدالله [شیعه اثنی عشری]:

به همان دلیل که خداوند به همه انسان ها وحی نمی کند بلکه واسطه ای اتخاذ می کند تا سخن خدا را به مردم برساند، خداوند با مطرح کردن شفاعت پیامبر و امام و اولیاء می خواهد بین امت و رهبران الهی پیوند معنوی و سیاسی ایجاد کند. وقتی عده ای آنقدر مورد عنایت خدایند که شفاعتشان را می پذیرد، بنابراین محبتشان در دل پیروان رسوخ می کند؛ با آنها رفت و آمد می کنند؛ احکام دین را با این پیوند بهتر می آموزند و به خاطر علاقه ای که به آنان دارند قهراً تبعیت می کنند، لذا اساساً طرح ریزی شفاعت می تواند عامل پیشگیری از گناه و انحراف نیز باشد.

از طرفی واسطه قرا دادن آنان یک نوع پاداش برای اولیاء محسوب می شود و قدر و منزلت آنان را در نزد خدا به همگان اعلام می دارد.


سلف امیه [وهابی]:

در این باره بسیار صحبت شد ولی تردیدها برطرف نشده و اساساً بحث کردن با شماها بی فایده است. حالا علی عبدالله یک رافضی است و انحراف دارد ولی از عبدالصمد بعید است که غالباً تحت تأثیر وی قرار می گیرد.


عمر عبدالوافی [وهابی]:

به هر حال شما می توانید درباره موضوع دیگری بحث کنید هر چند قضیه شفاعت حل نشده باقی ماند، برای اینکه بر خلاف نظر مفتیان است و ایمان به توحید نمی گذارد انسان هر سخنی را بپذیرد.


دکتر عبدالصمد [شافعی]:

آقایان، به نظر من درباره شفاعت به قدر کافی صحبت شد. تردیدهایی که نسبت به صحت یا توجیه شفاعت داشتیم برطرف گردید و از نظر من، آقایان وهابی نباید بیش از این از قبول استدالال های قرآنی و روائی سرباز زنند که در آن صورت دچار انکار واضحات شده اند بنابراین به بحث دیگری بپردازیم.   

حق با کیست ج2 ص 31 - 30

(پایان مناظره در خصوص شفاعت)

در قسمت های بعدی در خصوص: زیارت اهل قبور، عبادت در زیارتگاه ها ، بحث را دنبال خواهیم کرد. انشاءالله




تاریخ : سه شنبه 92/6/19 | 2:55 عصر | نویسنده : محمــــد | نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

رسول خدا صل الله علیه و آله می فرمایند:

... زمانی که میت را حمل می کنند، روح انسان بالای نعش خود در حرکت است و به آنان می گوید: « یا اهلی و یا ولدی لا تلعبن بکم الدنیا کما لعبت بی»؛ ای اهل و عیال و فرزندان من! دنیا شما را نفریبد، از حال من عبرت بگیرید که این همه زحمت کشیدم و حلال و حرام را مخلوط کردم و اکنون همه را گذاشته ام و دست خالی می روم و خود را آماده مرگ نکرده بودم، پس شما به فکر آخرت خود باشید که مرگ ناگهان سر می رسد. « فاحذروا من مثل ما نزل»؛ از آنچه بر من وارد شده است عبرت بگیرید و از دل بستن به دنیا حذر کنید.

مدیریت نگاه به نقل از سفینة البحار، ج 9 ص 461




تاریخ : شنبه 92/6/16 | 1:59 عصر | نویسنده : محمــــد | نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

از ابوعلی اشعری از محمد بن عبدالجبار از محمد بن اسماعیل از علی بن نعمان از عمر و بن نهیک فروشنده اهل هرات از ابوعبدالله علیه السلام از خداوند سبحان، نقل کرده که حضرت حق فرموده:

من بنده مومنم را وادار ه عملی نمی کنم مگر این که آن عمل برایش خیر باشد.  پس به قضاء من راضی باشد و به بلاء من صبر کند و به نعمتهای من شکر نماید. اگر کسی این کارهای را بکند ای محمد، من او را جزء صدیقان خود می نویسم.

کلیات حدیث قدسی، ص 238




تاریخ : دوشنبه 92/6/11 | 10:43 صبح | نویسنده : محمــــد | نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت علی علیه السلام:

خدا را، خدا را! درباره قرآن، مبادا دیگران بر شما پیشی گیرند در عمل به آن.  (نهج البلاغه ، نامه47)


امام صادق علیه السلام:

شایسته است مومن نمیرد تا اینکه قرآن را فراگیرد یا در حال فراگرفتن آن باشد.  (میزان الحکمة، 2521/3)

 

حضرت محمد صل الله علیه و آله:

هیچ جشمی نیست که در اثر قرائت قرآن گریان باشد مگر اینکه در روز قیامت آن چشم درخشان گردد.  (میزان الحکمة، 2529/3)

 

کلید قرآن ص 140




تاریخ : جمعه 92/6/8 | 9:42 عصر | نویسنده : محمــــد | نظر


  • ایران موزه | پاپو مارکت | بک لینک