سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم

خوش برخوردى  
مردى به پیامبر صلى اللّه علیه و آله عرض کرد یا رسول اللّه من اقوامى دارم که با آنها صله ارحام مى کنم اما آنها با من قطع رابطه کرده اند. من به آنها احسان مى کنم اما آنها با من بدرفتارى مى کنند، من بر بدیهاى آنها حلم مى ورزم اما آنها بر من جهالت مى کنند.
حضرت فرمود: اگر آن گونه باشد که تو مى گوئى گویا رنج و ناراحتى که از برخورد خوب تو به آنها مى رسد دردناکتر است و تا تو در چنین حالى باشى خداوند پشتیبان تو خواهد بود. 
بر خورد با مردم  
رد حالى که پیامبر صلى اللّه علیه و آله عازم میدان جنگ بود عربى به محضر او رسید و رکاب شترش را گرفت و گفت : یا رسول اللّه : علمى را به من بیاموز که سبب رفتم به بهشت گردد.
حضرت فرمود: با مردم آن گونه رفتار کن که دوست دارى با تو آن گونه رفتار کنند. و از رفتار با آنها که خویشاوند تو نیست بپرهیز. 
کلیدى بى نیازى  
مردى از اصحاب پیامبر صلى اللّه علیه و آله به سخنى معیشت گرفتار شد. همسرش به او گفت : اى کاش به محضر پیامبر صلى اللّه علیه و آله مى رفتى و از او چیزى رد خواست مى کردى .
مرد تنگدست به خدمت پیامبر صلى اللّه علیه و آله آمد و و حضرت از او را مشاهده کرد فرمود: هر کسى از ما بخواهد به او عطا خواهیم کرد و هر کس بى نیازى جوید خداوند او را بى نیاز کند.
مرد فقیر با خود گفت : مقصود او من بودم . سپس به سوى همسرش بازگشت و او را از سخن حضرت خبردار کرد.
همسرش گفت : رسول خدا صلى اللّه علیه و آله هم بشر است (از حال تو خبر ندارد) او را آگاه کن .
آن مرد دوباره به محضر پیامبر صلى اللّه علیه و آله شرفیاب گشت و چون حضرت او را دید فرمود: هر کسى از ما بخواهد به او خواهیم داد و هر کس بى نیازى جوید خداوند بى نیازیش سازد. سه بار این تکرار شد و او به محضر پیامبر صلى اللّه علیه و آله مى رفت و بر مى گشت . آنگاه رفت و کلنگى عاریه کرد و براى کندن هیزم حرکت کرد و قدرى هیزم آورد و به مقدارى آرد فروخت و آردها را به منزل برد و از آن استفاده کردند. روز بعد هم رفت و هیزم بیشترى آورد و فروخت و. همواره کار مى کرد و مى اندوخت تا خود کلنگى خرید و گردید. آنگاه به محضر پیامبر صلى اللّه علیه و آله مشرف گردید و به اطلاع او رسانید که چگونه براى درخواست نزد او آمد و چه جمله اى را از او شنید.
پیامبر اکرم صلى اللّه علیه و آله فرمود: که من گفتم : هر که از ما بخواهد به او مى دهیم و هرکه بى نیازى گرداند.

قصه های تربیتی معصومین، فصل اول




تاریخ : چهارشنبه 91/12/30 | 11:54 عصر | نویسنده : محمــــد | نظر

  • ایران موزه | پاپو مارکت | بک لینک