سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم


ادامه قسمت قبل ...

عمر عبدالوافی [حنبلی با گرایش وهابی]:

این جمله ها که گفتید عین توحید است و شما برای تبرئه خود می گویید این ها اذکار زیارت است. ولکن جناب بن شریح زیارت های شما را تأیید نکرده است.


علی عبدالله [شیعه اثنی عشری]:

روزی عایشه، ام المومنین از زیارت قبور بر می گشت. راوی از او پرسید از کجا می آیی، گفت: از زیارت برادرم عبدالرحمن؛ ابن ملیکه پرسید مگر رسول خدا صل الله علیه و آله زیارت قبور را منع نکرده؟

عایشه گفت: او اول نهی کرد، اما بعداً به آن دستور داد.(متدرک حاکم، ج1، ص 376. سنن ابن ماجه ، ج1، ص500 مختصر سنن ابی داود، ج4، ص 348)

حضرت زهرا علیها سلام جمعه ها به زیارت قبر حمزه می رفت. (التمهید ابن عبدالله، ج3، ص 234)


دکتر عبدالصمد [شافعی]:

یکی از مطالبی که مایه شرمندگی شماست، اینکه شما در کنار حرم نبوی و قبرستان بقیع مرکز پاسخگویی، تحقیق و تفحص دایر کرده اید که مراقب زوار باشند، و در این رابطه اگر کسانی زیارت را طولانی کرده و در اظهار محبت به اولیا اشک بریزند و دعا کنند و از خداوند به حرمت صاحب تربت شریف حاجت بخواهند، آنها را دستگیر و محاکمه و زندانی کنید و یا ویزای آنها را باطل کرده و به کشورشان برگردانید؛ در حالی که این توسل نزد علمای ما و حتی علمای حنبلی مستحب و یا مباح است. این در صورتی است که کسی حق ندارد مسلمانی را به خاطر این عمل تکفیر و یا عقوبت کند.

یکی از همین زندانیان برای من بیان داشت که در مدت یک ماه زندان، زنجیر را از دست او باز نکردند و وی با همان حالت وضو می گرفت و نماز می خواند و او را از خواندن قرآن منع کرده بودند! من به جناب بن شریح و مفتی های وهابی نصیحت می کنم که از خدا بترسید و بدانید که سرانجام این ظلم ها برای شما بسیار گران تمام خواهد شد.


عمر عبدالوافی [وهابی]:

من از جناب بن شریح و سلف امیه می پرسم شما را چه شده است که اینگونه مثل مردگان سکوت کرده اید و حرفی نمی زنید و دفاعی نمی کنید. عبدالصمد هم که تحت تأثیر شعارهای این رافضی مطرود واقع شده است. حالا چه شده است که علی عبدالله میدان تاخت و تاز را به دکتر عبدالصمد داده است؟


بن شریح [وهابی]:

چه شده است که امروز همه شما یک کاسه علیه ما شورش کرده اید. شماها چگونه به خود حق می دهید که به اسناد ما دست ببرید و چیزهایی از آنها را علیه ما گزینش کنید. شما که اهل فتوا نیستید تا از این کتاب ها مطلبی در بیاورید.


علی عبدالله [شیعه اثنی عشری]:

این دلیل نمی شود که کسی یک فتوایی با چشم بسته و بدون مطالعه در موردزیارت داده باشد. همه چیز که با امر و نهی درست نمی شود.

ما در زیارت مشترک ائمه معصومین خطاب می کنیم:

« الی الله تدعون و علیه تدلون و به تومنون و له تسلمون و بامره تعملون و الی سبیله ترشدون(فرازی از زیارت جامعه کبیره) : شما اولیای الهی ، به سوی خدا دعوت می کنید، و بر او دلالت می نمایید، و به او ایمان می آورید و تسلیم امر اویید وبه امر او عمل می کنید و به راه او هدایت می کنید»  آیا اینها شرک است، یا تعلیم قرآن و توحید ناب.


سلف امیه [وهابی]:

مسلماً شرک است. چرا اینقدر بر کفر خود اصرار داری، چرا نمی فهمی وقتی پیامبر و یا هر شخص صالحی، وقتی بمیرد، او تا قیامت چیزی جامد می شود.  از این رو شفاعت خواهی از آنها و زیارت کردنشان و یا سلام دادن به آنها لغو بیهوده است. به طوری که مفتی اعظم ما «بن باز » می فرمود: من افتخار می کنم، که در این بیست سالی که مسجد النبی نماز جماعت برگزار می کنم، یک بار هم به قبر پیامبر سلام نکردم.


علی عبدالله [شیعه اثنی عشری]:

معلوم می شود شما حیات برزخی را قبول ندارید و این بر خلاف قرآن کریم است. من از شما می خواهم، ولو به صورت موقت هم که شده یک لحظه فکر کنید که قرآن می گوید:

« ... بل احیاء عند ربهم یرزقون : آنها را مرده مپیندارید، بلکه آنها زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند - آل عمران / 169- ».

این آیه تازه در مورد شهیدان است، پیامبر و امام که جای خود دارند و شهید سازند. حالا سلف امیه می گوید سلام دادن به پیامبر و امام کار لغوی است، در حالی که همه روزه مسلمانان در تشهد نمازشان می گویند: « السلام علیک ایها النبی: سلام بر تو ای پیامبر!»  آیا آنها به سنگ و آجر جامد سلام می کنند، آیا نمازگزاران به یک موجود خیالی سلام می دهند؟

آیا شما معتقد نیستید که باید در کنار قبر پیامبر صل الله علیه و آله آهسته صحبت کرد. زیرا قرآن فرمود:  یا ایها الذین امنوا لا ترفعوا اصواتک فوق صوت النبی:  یعنی صدای خود را بلندتر از صدای پیامبر نکنید - حجرات / 2 - ».

شما این آیه را در کنار قبر نبی اکرم آویزان کرده اید. معلوم است که ناخواسته او را جامد و بی حیات نمی انگارید بلکه او را ناظر و آگاه می شمارید.  شما چرا فکر کردن و بحث کردن را حرام می کنید؟   چرا در درون خود سئوال و جواب نمی کنید؟  شما می گویید مردگان مفید فایده ای نیستند در حالی که در صحاح و مسانید شما آمده است که رسول خدا صل الله علیه و آله فرمود:

« حیاتی خیر لکم و مماتی خیر لکم؛ یعنی حیات من برای شما یکپارچه خیر است و ممات من برای شما یکپارچه خیر است». ( مستدرک حاکم، ج2، ص421.  شرح السنه یغوی، ج3، ص197.  سنن دارمی، ج2، ص 317.)

در سنن دارمی آمده است وقتی به عایشه مراجعه می شد و از گرفتاری ها گله می کردند به قبر پیامبر اشاره می کرد و می گفت به صاحب این قبر توسل کنید (سنن دارمی، ج1 ، ص 43).

منبع: حق با کیست؟ ج2 ، ص 40 - 38


ادامه دارد...

 




تاریخ : دوشنبه 92/7/1 | 12:50 عصر | نویسنده : محمــــد | نظر

  • ایران موزه | پاپو مارکت | بک لینک