بسم الله الرحمن الرحیم
خبر على بن ابراهیم بن مهزیار در وصف شمایل امام عصر علیه السلام
در خبر (على بن ابراهیم بن مهزیار) است به روایت شیخ طوسى : کاقحوانه ارجوان قد تکاثف علیها الندى و اءصابها الم الهوى . (مجلسى احتمال داده که اصل نسخه اقحوانه ابیض بوده . منه ) در لطافت و رنگ چون گل بابونه و ارغوانى که شبنم بر آن نشسته و شدت سرخیش را هوا شکسته و شاید بیان کند نکویى آن حضرت را که سفیدى و سرخى آن دوگل با سمرت در آمیخته .
کغصن بان او کقضیب ریحان . قدش چون شاخه بان درخت بید مشک یا ساقه ریحان .
لیس بالطویل الشامخ و لا بالقصیر اللاّزق . نه دراز بى اندازه و نه کوتاه بر زمین چسبیده .
بل مربوع القامة مدورّ الهامة . قامتش معتدل و سر مبارکش مُدَوَّر.
صلت الجبین . پیشانى مبارکش فراخ یا تابان و نرم .
ازج الحاجبین . ابروانش کشیده و مُقوّس .
اقنى الانف . بینى مبارکش باریک و دراز که در وسطش اندک انحدابى است .
سهل الخدین . گوشت روى مبارکش کم است .
على خَدّه الایمن خالٌ کانّهُ فتات مسک على رضراضته عنبر. بر روى راستش خالى است که پندارى ریزه مشکى است که بر زمین عنبرین ریخته .
در خبر مذکور به روایت صدوق رحمه الله : راءیت وجها مثل فلقة قمر لا بالحرق ولا بالنّرق . رخسارى دیدم مانند پاره ماه ، نه درشتخو و زبر و نه سبک و بى وقار.
اءوعج العینین . و چشمهاى سیاه گشاده داشت .
در خبر یعقوب بن منفوش است : واضحُ الجبینین ابیضُ الوجهِ درى المقتلین شتن الکفین معطوف الرکبتین . پیشانیش روشن و چهره اش سفید و چشمانش درخشنده و کف دست مبارکش زبر و غلیظ و زانوهایش به جهت بزرگى مایل شده بود به جلو.
و در لفظ شتن الکفین کلامى است که خواهد آمد در باب هفتم در ذیل حکایت هفتم .
در خبر ابراهیم بن مهزیار: ناصع اللون . رنگش خالص و صاف و روشن بود.
واضح الجبین . پیشانیش سفید و روشن بود.
ابلج الحاجب . میان دو ابروانش گشاده بود.
مسنون الخد. روى کشیده املسى داشت .
اشم . بینى مبارکش مرتفع و با بالاى آن مساوى بود و این با قنا که گذشت جمع نشود، مگر آنکه در نظر او چنین مى نماید و در واقع در آن انحدابى بود.
چنانچه در شمایل رسول خدا صلى الله علیه و آله است که : یحسبه من لم یتامله اشم . کسى اگر به دقت نظر نمى کرد در روى مبارکش ، گمان مى کرد که آن جناب اشم است و این به سبب قلت انحدابى است که بى تاءمل محسوس نمى شود.
اروع . از حسن و جمال و نور بهاء بیننده را به شگفت مى آورد.
کان صفحة غرته کوکب درى . گویا پهنایى پیشانى مبارکش ، ستاره اى درخشان است .
بخده الایمن کانه فتات مسک على بیاض الفضة . خال گونه راست مبارکش ریزه مشکى بود بر نقره خام .
براءسه و رفرة شحماء سبطه تطالع شحمة اذنه . سر مبارکش موى سیاه غیر مجعدى دارد که تا نرمه گوشش رسیده و لکن آن را نپوشانده .
له سمت مارات العیون اقصد منه . هیئت نیک خوشى داشت که هیچ چشمى یا هیبتى به آن اعتدال و تناسب ندیده صلى الله علیه و آله و على آبائه الطاهرین .
و در این مقام به این مقدار اکتفا نمودیم .
منبع: نجم الثاقب
.: Weblog Themes By Pichak :.