بسم الله الرحمن الرحیم
گاهی مشاهده می شد که در بین افراد جلسه کل احمد آقا ، درگیریهای کلامی ایجاد می شد؛ و بحث تا حدودی بالا می گرفت.
در این میانه ، کل احمد آقا دستانشان را بر روی دهانشان گذاشته ، و در حالی که غرق در حزن و اندوه می شدند، به گوشه صندلی تکیه می کردند. وقتی که مجادلات بالا می گرفت؛ و کار به دازا می کشید ، اشخاصی از کل احمد آقا درخواست می کردند که با پادر میانی ، مسئله را خاتمه بخشند. اما ایشان سری تکان داده و می فرمودند:
« مجلس برای من نیست که اکنون در آن دخالت کنم . خود حضرت دعوتشان کرده است. ولی افسوس که آنها این مطلب را نمی فهمند!»
و سپس می فرمودن:
« امام حسین علیه السلام آنقدر عزادارنش را دوست دارد ، که اگر به یک نفر در مجالس نگاه تحقیرآمیزی شود، حضرت با دست خود ، آن توهین کننده را گوشمالی می دهند. زیرا صاحب مجلس اوست و کسی حق جسارت ندارد.
در یکی از مجالس اهل بیت علیهم السلام ، کودکی بود که با شیطنت هایش ، افراد هیئت را اذیت می کرد. زمانی ، یکی از بانی های جلسه پس از چند بار اشاره و تذکر ، سیلی محکمی به صورت آن کودک زد؛ و او را از مجلس بیرون انداخت.
شب هنگام ، در عالم رؤیا وجود مقدس سیدالشهدا علیه السلام را زیارت کرد، که در برابر درب مجلس نشسته اند ؛ و از او روی بر می گردانند. آن شخص به حضرت عرض کرد که :
آقا جان ، چرا روی مبارکتان را از من بر می گردانید؟ که ناگهان مشاهده کرد ، نیمی از صورت مبارک حضرت ، سیاه شده است. سپس حضرت ، خطاب به او فرمودند:
به چه حقی مهمان مرا کتک زدی ؟ ... تو به او سیلی زدیی ، ولی من دردم آمد.
و بعد سیدالشهدا علیه السلام فرمودند:
هیچ جماعتی را بهتر از دوستان خودم سراغ ندارم.
یعنی به ما حالی کردند که امام حسینی ها ، به همه عالم می چربند. »
رند عالم سوز ، ص 125 - 126
.: Weblog Themes By Pichak :.