بسم الله الرحمن الرحیم
... وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ یعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَیکُمْ لَمْ یدْخُلُوهَا ... (اعراف/46)
و بر اعراف مردانی هستند که همه (اهل بهشت و جهنم) را از سیمایشان می شناسند و به بهشتیان که هنوز به بهشت وارد نشده اند ولی امیدوارند، ندا می دهند که سلام بر شما باد.
تفسیر التبیان: امام باقر علیه السلام این مردان بلند مرتبه ، نبی خدا صل الله علیه و آله و اهل بیت او هستند.
بسم الله الرحمن الرحیم
وَالْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ ...(الأعراف/58)
سرزمین پاکیزه گیاهان پربرکت ، مفید و سودمند خود را به اذن پروردگارش بیرون می فرستد.
تفسیر نور: تنها نزول رحمت برای سعادت کافی نیست، قابلیت و ظرفیت بستر و مینه هم لازم است.
مفاتیح الحیات: لذا حفظ و نگهداری زمین یک وظیفه همگانی است.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر « الحمدلله » :
ستایش خدای مهربان. کردگار روزی رسان، یکتا در نام و نشان. خداوندی که ناجسته یابند ، نادریافته شناسند و نادیده دوست دارند. قادر بی احتیال، قیّــوم بی گشتنِ حال. در ملک ایمن از زوال، در ذات و صفات متعال، لم یزل و لایزال، موصوف به وصف جلال. عزت قرآن به عجز بندگان گواهی داد و به کمال جلال و تقدس از ایشان نیابت کرد و خود را ثنا گفت و ستایش خود را به آنان بیاموخت و به آن دستور داد وگرنه یارای چه کسی باشد که بچگونگی ستایش او پی برد! ای سزاوار ثناء خویش و ای شکر کننده عطای خویش، بنده به ذات خود از خدمت تو عاجز و به عقل خود از شناخت منّت تو عاجز و به توان خود از سزای تو عاجز. کریما گرفتار آن دردم که تو درمان آنی، بنده آن ثنایم که تو سزای آنی، من در تو چه دانم که تو خود دانی، تو آنی که تو خود گفتی. بدان که حمد یا بر دیدار نعمت است یا بر دیدار منعم ، آنچه بر دیدار نعمت است:
طاعت وی به کار بردن و شکر او را بر میان بستن، تا امروز در نعمت بیفزاید و فردا ببهشت رساند. و آنچه که بر دیدار منعم است: زبان حال جوان مردی است که او را شراب شوق دادند و با شرم او را با صاحب نعمت هم دیدار کردند تا از خود فانی شد، ذکر حق شنید، چراغ آشنایی دید، اجابت لطف شنید، توقع دوستی دید و بدوستی لم یزل رسید. این جوان مرد نخست نشانی یافت بی دل شد، پس بار یافت همه دل شد؛ پس دوست دید، بر سر دل شد!
پیر طریقت گفت: دو گیتی در سر دوستی شد، و دوستی در سر دوست، اکنون نمی توانم گفت که او است!
چشمی دارم همـــه پــــر از صورت دوســت
با دیده مرا خوش است تا دوست در اوست
از دیده و دوســــت فرق کردن نه نکواســـت
یا او اســـت بجای دیده یا دیده خود اوسـت!
تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید(خواجه عبدالله انصاری) ، ص 2
بسم الله الرحمن الرحیم
ادامه تفسیر «بسم الله الرحمن الرحیم»
اسم (بسم الله) از سمت گرفته اند و سمت داغ، یعنی گوینده بسم الله دارنده آن رقم و نشان کرده آن داغ است. حضرت رضا علیه السلام فرمود:
وقتی بنده بسم الله می گوید یعنی خداوندا داغ دارم و بدان شادم، اما از بود خود بفریادم. کریما بود مرا از پیش من برگیر که بود تو راست کند همه کارم. خدایا بود تو چراغ معرفت بیفروخت پس روشنی دل من افزونی است، گواهی تو ترجمانی من کرد پس نداء من افزونی است، نزدیکی تو چراغ وجد من بیفروخت پس همت من افزونی است. اراده تو کار من بساخت پس چه من افزونی است، خداوندا، از بود خود چه دیدم؟ گر بلا و عنا، و از بود تو چه رسیدم؟ همه عطا و وفا!
آغاز کتاب خدا بر نام الله و رحمن و رحیم ازان جهت است که همه معانی در آن سه نام جمع است و آن معانی سه قسم است:
قسمی جلال و هیبت و آن در نام الله است، قسمی نعمت و تربیت و آن در نام رحمن است، قسمی رحمت و مغفرت و آن در نام رحیم است.
معنی دیگر آنست که در آن زمان که خداوند پیغمبر را به خلق فرستاد مردم یه گروه بودند: بت پرستان، جهودان، ترسایان، گروه نخست نام آفریننده را الله می دانستند و این نام در میان آنان مشهور بود، گروه دوم نام او را رحمن می دانستند و در تورات مذکور. گروه سوم نام او را رحیم می دانستند و نزد آنان در انجیل معروف است. اینکه آغاز به نام الله و بعد رحمن و سپس رحیم شده. جهت آنست که سرآغاز همه، آفرینش است و بعد قدرت و پرورش و سپس رحمت و آمرزش. یعنی که به قدرت بیافریدم و به نعمت بپروریدم و به رحمت بیامرزیدم!
پیر طریفت گفت: خداوندا نام تو ما را جواز. مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان. و لطف تو ما را عیان. خداوندا، ضعیفانرا پناهی. قاصدان را بر سر راهی و مومنانرا گواهی، چه عزیز است آن کس را که تو خواهی؟!
تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید(اثر خواجه عبدالله انصاری) ص 2
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر عرفانی و ادبی بسیار دلنشین از خواجه عبدالله انصاری
سوره فاتحه - مکی 7 آیه - جزو اول
تفسیر ادبی و عرفانی از خواجه عبدالله انصاری : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ : نزد اهل عرفان: ب، بهار خدا و سین، سنای خدا و میم، مُــلک خدا.
نزد اهل معرفت: ب بهای احدیت ، سین سنای صمدیت، میم ملک الوهیت. بهاء او قدیم، سناء او کریم، ملک او عظیم. بهاء او با جلال، سناء او با جمال، و ملک او بی زوال. بهاء او دل ربا، سنای او مهرفزا، ملک او بی فناء.
ای پیش رو از هرچه بخوبی است، جلالت -- ای دور شده آفت نقصان، ز کمالــــت
زهره به نشاط آید چون یافت سماعـــــت! -- خورشید به رشک اید چون دید جمالت ؟
نزد اهل ذوق: - ب برّ با اولیاء ، سین سرّ با اصفیاء ، میم منت بر اهل ولاء ب برّ او با بندگان، سین سرّ او با دوستان، میم منت او بر مشتاقان. اگر نیکی او نبودی، چه جای تعبیه سرّ او بودی؟ و گر منت او نبودی، بنده را چه جای وصل او بود. و بر درگاه جلال او چه محل بودی، گر مهر ازل نبودی بنده چگونه آشنای لم یزل بودی؟
دنیا بنام خدا خوش است و عقبی به عفو او و بهشت به دیدار او، در دنیا اگر نه پیغام و نام خدا بودی، بنده را چه جای منزل بود، و در عقبی اگر نه عفو و کرمش بودی، کار بنده مشکل بودی، در بهشت اگر نه دیدار دل افروز او بودی شادی درویش به چه بودی؟ خدایا به نشان تو بینندگانیم، به شناخت تو زندگانیم، به نام تو آبادانیم، به یاد تو شادانیم، به یافت تو نازانیم، مست از جام مهر تو مائیم، صید عشق در دام تو مائیم. ...
ادامه دارد...
تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید(اثر خواجه عبدالله انصاری) ، ص 1
.: Weblog Themes By Pichak :.